فیلمبینا

فیلمبینا

Filmbina
فیلمبینا

فیلمبینا

Filmbina

فیلم آموزشی مدیران برتر


فیلم آموزشی مدیران برتر

فیلم آموزشی 3 دقیقه با زیر نویس فارسی مدیران برتر متقاضی استخدام جلسات آموزشی همایش سمینار

دانلود فیلم آموزشی مدیران برتر

فیلم آموزشی 3 دقیقه با زیر نویس فارسی مدیران برتر متقاضی استخدام جلسات آموزشی همایش سمینار
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل rar
حجم فایل 11435 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 1

فیلم آموزشی 3 دقیقه با زیر نویس فارسی مدیران برتر متقاضی استخدام جلسات آموزشی همایش سمینار

دانلود فیلم آموزشی مدیران برتر

کتابچه فارسی عیوب فیلم رنگ


کتابچه فارسی عیوب فیلم رنگ

در طول شکل گیری فیلم یک رنگ باید از حالت مایع به یک فیلم جامد بسته به نام پوشش تبدیل شود به منظور ارائه خواص ‏محافظتی و زیبایی مطلوب، بیشتر پوشش باید صاف و بدون چاله ها، سوراخ، ترک و غیره باشد نقص فیلم پوشش می تواند ‏خواص حفاظتی و زیباشناختی پوشش را خراب کند مقدار زیادی ا وقت و پول است باید صرف جلوگیری از نقص و حل عیب ‏گردد صرفه جویی قابل توجهی

دانلود کتابچه فارسی عیوب فیلم رنگ

Adhesion Failure See Also Delamination and Flaking
Alligatoring also known as crocodiling
Aluminum Corrosion
Bittiness Also ‎ Known As Peppery Seedy or seediness
Bleaching See Also ‎ Fading
Bleeding Also ‎ Called Bleed through
Blistering
Bloom
Bridging
Brush marks Also ‎ Laddering Ladder Sorropiness
Bubbles or Bubbling
Chalking
دسته بندی صنایع نفت و گاز
فرمت فایل zip
حجم فایل 3278 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 59

Adhesion Failure See Also ‎ Delamination and Flaking

Alligatoring also ‎ known as crocodiling

Aluminum Corrosion

Bittiness Also ‎ Known As Peppery, Seedy or seediness

Bleaching See Also ‎ Fading

Bleeding Also ‎ Called Bleed through

Blistering

Bloom

Bridging

Brush marks Also ‎ Laddering, Ladder Sorropiness

Bubbles or Bubbling

Chalking

Checking See Also ‎ Cracking

Cheesiness Soft Coating

Cissing also ‎ referred as Crawling and fisheyes

Cobwebbing

Cracking See Also ‎ Alligatoring and Checking

Cratering

Crows Footing See also ‎ wrinkling

Delamination See Also ‎ Adhesion Failure and Flaking

Dry Spray See Also ‎ Overspray

Efflorescence

Erosion

Fading See Also ‎ Bleaching

Filiform Corrosion

Flaking See Also ‎ Delamination and Adhesion Failure

Flocculation

Flooding See Also ‎ Flotation

Flotation See Also ‎ Flooding

Grinning or Grinning Through

Grit Inclusions

Growth on The Surface Of Paint Film

Incorrect Coating System

Impact Damage Star Cracking

Lamination or Shelling Of Cast iron

Misses/Skips/Holidays

Missing Top Coat

Mud Cracking

Orange Peel Also ‎ Known As Pock-Marking

Over Spray See Also ‎ Dry Spray

Peeling See Also ‎ Flaking

Pin Holes

Rain Damage–Water Spotting

Rippled Coating

Rot (Wood)

Runs or Sags Also ‎ described as curtains or Wrinkles

Rust rashing to Thermal Spray Coating

Rust Spotting Also ‎ Referred to as Rash rusting

Rust Staining

Saponification

Settlement

Solvent Lifting See Also ‎ Wrinkling

Solvent Popping

Tackiness

Undercutting

Water Spotting See Also ‎ Rain Spotting

Wrinkling Also ‎ Rivelling (See Also ‎ Crow’s Footing)

Zinc Carbonates

 

دانلود کتابچه فارسی عیوب فیلم رنگ

شرحی پیرامون فیلم های کمدی


شرحی پیرامون فیلم های کمدی

دریافتن اینکه یک شوخی خنده دار است یا نیست کار ساده ایست یا به آن می‌خندید یا نمی‌خندید این یک واکنشی آنی ست شوخی ها می‌توانند چیزهای زیادی را دربارة آدمهایی که آنها را تعریف می‌کنند و همین طور آدمهایی که به آنها می‌خندند آشکار کنند به نظر فروید شوخی مثل رویاست زیرا بیانگر عناصر نادلپذیری است که معمولآً از ورودشان به خود آگاهی آدمها دوری می‌کند به

دانلود شرحی پیرامون فیلم های کمدی

فیلم های کمدی
نمایشنامه
فیلم سلطان کمدی
دسته بندی هنر و گرافیک
فرمت فایل doc
حجم فایل 49 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 79

دریافتن اینکه یک شوخی خنده دار است یا نیست کار ساده ایست. یا به آن می‌خندید یا نمی‌خندید. این یک واکنشی آنی ست. شوخی ها می‌توانند چیزهای زیادی را دربارة آدمهایی که آنها را تعریف می‌کنند و همین طور آدمهایی که به آنها می‌خندند آشکار کنند. به نظر فروید شوخی مثل رویاست. زیرا بیانگر عناصر نادلپذیری است که معمولآً از ورودشان به خود آگاهی آدمها دوری می‌کند. به ندرت پیش می‌آید که یک بازیگر کمدی از سد لودگی گذر کند و به دلیل احساسی که در شوخی اش نهفته است شناخته شود. می‌توان شخصیت دلقک در نمایشنامه شاه لیر را مثال زد که حقیقت را در قالب شوخی به زبان می‌آورد. هیچ کسی کمدینها را جدی نمی‌گیرد. در موارد نادری که کمدینها نقشی با احساس وجدی را ایفا می‌کنند اغلب بسیار خوب ظاهر می‌شوند، چون مهارت و حس زمان بندی آنها چنان خوب است که حتی در یک درام هم بخوبی یک اثر کمدی نتیجه می‌دهد. مثل جری لوئیس در فیلم سلطان کمدی (مارتین اسکورسیزی) ایده های یک شوخی بیش از آنکه تلویحی باشند صریح و بی پرده اند. یک شوخی گذشته از اینکه با چه دشواری و مهارتی ساخته شده، باید خودانگیخته بنظر برسد. پس در این مجموعه تضادها، کمدی را باید یک درام آراسته شده پنداشت. بازیگر کمدی میزان جدیت اندیشه هایش را پنهان نگه می‌دارد.

کمدی حالت ستیزه جویانه ندارد. زیرا موقعیتی را در هم می‌ریزد و سبب رهایی از تنش می‌شود. امام درام در سوی دیگر، ستیزه جویانه است زیرا بر مشکلات متمرکز می‌شود و تنش ایجاد می‌کند.

در مورد وودی آلن این مایه مسرت است که او کمدینی است با اندیشه هایی جدی و در همان حال که تنش می‌آفریند. ما را به خنده نیز وا می‌دارد.

آلن استیوارت کانیگزبرگ در اول دسامبر 1935 در برو کلین آمریکا به دنیا آمد: جایی که در نزدیکی آن 25 سالن سینما وجود داشت. او در 3 سالگی اولین فیلم زندگی اش را دید: سفید برفی و هفت کوتوله و چنان مسحور شده بود که به سوی پرده دوید تا آن را لمس کند. در 5 سالگی یک سینما روی حرفه ای شد. در تابستانها اگر پول داشت هر روز به سینما می‌رفت. در زمستانها شنبه ها و یکشنبه ها قطعی بود، و گاه جمعه شبها نیز به تماشای فیلم می‌رفت. او هر نوع فیلمی‌را با ولع می‌بلعید: کمدیهای احساسی پرستن استرجس - کمدیهای شلوغ برادران مارکس و چارلی چاپلین، فیلمهای راز آلود جنایی با بازی همفری بوگارت و جیمز کاگنی و غیره …

آلن در دوره فیلم بینی در سینماهای محلی، عمیقاً تحت تاثیر تضاد موجود میان خشونت دنیای واقعی جاری در خیابانهای بروکلین و رویای به تصویر درآمده در سینما قرار گرفت. تجربه آلن از فقر کاملاً حقیقی بود- پدر و مادرش مدام بر سر پول دعوا می‌کردند. همچنین در کودکی برای اولین بار با مقوله مرگ روبرو شد. هنگامی‌که 3 سال داشت و در تختش خوابیده بود پرستاری چنان محکم قنداقش کرد که داشت خفه می‌شد. او به آلن گفته بود می‌تواند خفه اش کند و او را در سطل آشغال بگذارد بطوری که هیچ کسی متوجه نشود. آلن از آن زمان از فضاهای بسته و تاریک هراس داشت. او هرگز در آسانسور و تونلهای طولانی قدم نمی‌گذاشت.

نکته جالب این که آلن به رغم ظاهر لاغر و دلمشغولی هایش به سینما.  در کودکی ورزشکار خوبی بود. به قابلیتهای ورزشی او در فیلمهایش اشاره های اندکی شده است. او در اوایل نوجوانی صفحه ای از سیدنی بکت شنید و به یک بچه جاز بدل شد. ابتدا نواختن ساکسفون و سپس کلارینت را آموخت. سالها بعد هنگامی‌که در کاباره ای در سان فرانسیسکو برنامه اجرا می‌کرد. به موسیقی ترک مورفی گوش می‌کرد: او کسی است که آلن را تشویق به نواختن نمود. از آن زمان به بعد دیگر آلن موسیقی را رها نکرد.

 در دهه 50 سینماهای هنری شروع به نمایش آثار برگمان کردند و از آن پس برگمان محبوب ابدی آلن شد. گرچه دلیل اصلی رفتن آلن و میکی رز به تماشای فیلم
تابستان با مونیکا این بود که شنیده بودند در این فیلم تصاویر زیادی از برهنگی بازیگران وجود دارد. علاوه بر ورزش و سینما و موسیقی؛ دلبستگی دیگر آلن تردستی بود. در کودکی یک جعبه تردستی داشت و برای تکمیل مهارتش روزی چهار ساعت تمرین می‌کرد. یک روز که آلن در یک فروشگاه ابزار تردستی بود؛ میلتن برل وارد شد. آن دو شروع به صحبت کردند و آلن همان جا آزمون داد و سپس در یک نمایش تردستی بعنوان میهمان شرکت کرد: او در حرکت دستهایش اشتباه کرد و آن برنامه تردستی در همان شب اول اجرا تعطیل شد. آلن گرچه در مدرسه بندرت به درس توجه می‌کرد و نمره های بدی می‌آورد ولی محبوب بود و همیشه یک شوخی و متلک آماده داشت. در 15 سالگی به اسم وودی آلن برای روزنامه ها مطلب طنز می‌فرستاد و هر چند از ان کار عایدی نداشت. با همین نام مشهور شده بود. سپس در یک بنگاه مطبوعاتی استخدام شد که بعد از مدرسه روزی 3 ساعت به منهتن می‌رفت و آنجا مطلب طنز می‌نوشت. او برای اینکار هفته ای 20 دلار دستمزد می‌گرفت.

پدر و مادر آلن طنز نویسی را شغل نمی‌دانستند و از او می‌خواستند که در پی کاری مناسب باشد. او نیز برای برآوردن انتظارات آنها در کلاسهای فیلمسازی دانشگاه نیویورک ثبت نام کرد. او عاشق فیلم دیدن بود. اما از بحث و تحلیل پس از فیلم بیزار بود. در نتیجه بیشتر فیلم می‌دید تا سرکلاسها حاضر بشود، و به این ترتیب مردود شد. دلبستگی دیگر زندگی آلن زنها بودند و او این حس را با دوستانش قسمت می‌کرد. گرچه در نظر زنها مرد با مزه ای بود، تصورش در یک رابطه عاشقانه کار ساده ای نبود. آلن بزودی دریافت که اشکال کار، نوع زنهایی است که مورد توجه او قرار می‌گیرند- زنهای لاغر با موهای بلند سیاه و لباسهای تیره. این زنها بدون استثناء دانشجوهای هنر بودند که ترجیح می‌دادند در گرینویچ ویلج پرسه بزنند و در مورد سارتر و مفهوم زندگی بحث کنند تا اینکه با الن مسخره و بی سواد بگردند. آلن برای اینکه بتواند با آنها رابطه برقرار کند. تصمیم می‌گیرد خود را آموزش دهد. مطالعه را با خواندن آثار نویسندگان کلاسیک آمریکایی مثل همینگوی - جان اشتان بک و فاکنر آغاز کرد. به زودی مجذوب اگزیستانسیالیستهای فرانسوی و روسی شد و پس از آن آموزش شخصی خود را با جهان کتاب؛ هنر؛ نمایشنامه و سینما آغاز کرد. آلن گاهی شخصیتهای اصلی فیلمهایش را در موقعیتی به تصویر می‌کشد که در گفتگو با زنها. به شاعرها؛ هنرمندان و فلفسه اشاراتی می‌کنند. آلن در تلاش بود به عنوان یک مجری محبوبیت بدست آورد و در این میان دوستانش را نیز تشویق می‌کرد  که روی صحنه بروند. او نوشته های یکی از دوستانش را که بسیار حرفه‌ای می‌دانست - اجرا کرد و نتیجه موفقیت آمیز بود. پس از آن آلن قطعه های کوتاه کمدی می‌نوشت و در سالن سامر اجرا می‌کرد. بدل سیدسزار ( کمدین و آهنگساز و بازیگر ) برنامه اش را دید و آلن برای نگارش برنامه تلویزیونی سید سزار  استخدام شد. آلن در کنار مل بروکس - کارل راینر و نیل سایمن یکی از طنز نویسان ثابت سزار شد  آلن در کار بالری گلبرت که بعدها متن نسخه تلویزیونی M.A.S.H را نوشت؛ نامزد دریافت جایزه امی‌شد. آلن چند سال بعد نگارش برای تلویزیون را بعنوان کاری بی ارزش رها کرد چون عقیده داشت حتی زمان پخش آن برنامه کسی برایش ارزش قایل نیست و پس از پایان پخش نیز در یک لحظه و برای همیشه در فضا محو می‌شود.

در زمانی که در مقام کمدین ر حای کوچکی برنامه اجرا می‌کرد و در یک گروه موسیقی نیز نوازنده بود با هارلین روزن آشنا شد. دوستی آنها به ازدواج شان در سال 1956 منجر شد. روزن 17 سال داشت و آلن بیست سال. وقتی که پیشنهادهای بیشتری بعنوان یک نویسنده کمدی دریافت کرد؛ درآمدش روز به روز زیادتر شد و به هفته ای 1700 دلار رسید. ولی در سال 1960 این همه را رها کرد تا برنامه های تک نفره کمدی اجرا کند. آلن تنها به این دلیل ساده این تصمیم را گرفت که طنزها و قطعه های کمدی کوتاه بسیاری برای دیگران  نوشته بود. به سبک خود آنها؛ ولی این بار می‌خواست طنزهایی برای اجرای خود بنویسد. به سبک خودش. مدیران جدید آلن؛ جک رولینز و چارلز جافی؛ او را بعنوان نویسنده استخدام کردند؛ اما هنگامی‌که آلن نوشته هایش را رو خوانی می‌کرد آنها بسیار لذت می‌بردند و به آلن می‌گفتند که او خود باید به روی صحنه برود. آنها او را وادار کردند تا در بلوآنجل روی صحنه برود. آلن تنها به اعتبار شهرت رولینز بود که این کار را قبول کرد. او معرف و تعلیم دهنده هری بلافونته؛ مایک نیکولز و آلن می‌از میان بسیاری دیگر بود.

رولینز و جافی از آن زمان تا به امروز مدیران آلن هستند. آنها تنها دست یکدیگر را فشردند؛ و گرچه درباره قراردادهای میلیون دلاری برای آلن مذاکره کرده اند؛ ولی هیچ سند قانونی ای میانشان رد و بدل نشده است. آنها در سالهای اخیر مدیران رابین ویلیامز؛ دیوید لترمن و بیلی کریستال نیز بوده اند.

آلن در مقام مجری برنامه کمدی تک نفره از مورت سل الهام گفت. سل در کاباره کار می‌کرد جایی که معمولآً کمدینها لباسهای رسمی‌می‌پوشیدند با صداقتی جعلی حرف می‌زدند و درباره آیزنهاور و گلف شوخی می‌کردند. سل هیچ یک از این ویژگیها را نداشت. او با شلوار راحتی؛ یک پلوور و در حالی که یک روزنامه زیر بغلش داشت قدم به صحنه می‌گذاشت. می‌نشست و درباره روابط و سیاست و فرهنگ جمعی حرف می‌زد. هارلین فکر می‌کرد آلن با اجرای این برنامه های سبک کمدی استعداد خود را تلف می‌کند: در حالی که نه تنها می‌تواند یک طنز نویس بزرگ بلکه نویسنده ای مطلق باشد. فشار دو سال کار مداوم و جدا زندگی کردن آلن به طلاق آن دو در سال 1962منجر شد. آلن به واسطه روابطی که در تلویزیون بدست آورد توانست برای یک مجموعه جدید تلویزیونی بنام خنده ساز. نقش یک خلبان را بنویسد. سال 1962 یک برنامه نیم ساعته با بازی لوییز لسر؛ آلن آلدا و پل همپتون فیلم برداری شد. اما در ترغیب شبکه ای. بی. سی برای پخش شکست خورد و این مجموعه هرگز ساخته نشد.  آلن بعدها در سال 1966 با لوییز لسر ازدواج کرد و 3 سال بعد از هم طلاق گرفتند. آلن در کاباره برنامه اجرا می‌کرد که تهیه کننده ای بنام چارلز کی. فلدمن به کار او علاقه مند شد و برای نوشتن فیلمنامه تازه چه خبر پوسی کت؟ استخدامش کرد. ساخته شدن این فیلم فکر وارن بیتی بود و عنوان بندی آن و طرز گوشی تلفن را برداشتن و با زنها حرف زدن ادای احترامی‌بود به خود او. کلایو دانر کارگردان این فیلم نمی‌دانست با این فیلمنامه چه کند. مشکل  دیگر تعدد شوخیهای آلن در متن بود. در نتیجه بعضی از آن شوخی ها برای پیتر اوتول و پیتر سلرز بازنویسی شدند. شخصیت پیتر اوتول چیزی بود که آلن رویای آن را در سر داشت و شخصیت سلرز شیطانی بود که آلن از تبدیل شدن به آن ترس داشت. با این حال شخصیت وودی آلن مرکز توجه نیست؛ به این ترتیب بخش زیادی از حواشی از دست رفت و تنها شوخی ها باقی ماند. آلن این فیلم را دوست نداشت و قسم خورد که در آینده فیلمنامه هایش را خودش کارگردانی کند.

به ندرت شنیده شده که وودی آلن متنی جز برای فیلم نوشته باشد. او از 6 ماهی که در لندن بود بخوبی توانست استفاده کند و نمایشنامه هایی را نوشت که از آن ها می‌توان به آب را ننوش (1966) نام برد.

این نمایشنامه موفق درباره یک خانواده آمریکایی بنام هالندر است که تعطیلاتشان را در اروپا می‌گذرانند. آنها به دلیل فیلمبرداری از مناطق نظامی‌تحت تعقیب قرار می‌گیرند و به سفارت آمریکا پناه می‌بردند. در آنجا با کشیشی به نام درابنی آشنا می‌شوند. او حقه های تردستانه بلد است و در جستجوی مکانی مقدس است. پسر ناشایست سفیر. که زیادی با خودش روراست است. در عین حال که به خانواده هالندر کمک می‌کند. مایه دردسر آنها نیز می‌شود. در پایان خانواده هالندر و پدر درابنی قاچاقی فرار می‌کنند و سوزان هالندر با پسر سفیر ازدواج می‌کند. از این نمایشنامه در سال 1969 فیلمی‌به کارگردانی هاوارد موریس و با بازی جکی گلیسون ساخته شد. آلن در 1994 از این اثر نسخه ای تلویزیونی ساخت و خودش و مایکل جی؛ فاکس در آن بازی کردند.

دوباره بزن؛ سام ( 1969) نمایشنامه دیگری است که درمورد نگرانیها و رنجهای آلن فیلکس صحبت می‌کند. او یک منتقد سینمایی است که پس از رفتن همسرش؛ به احیای زندگی جنسی از دست رفته اش نیاز دارد. دوستان او دیک ولیندا کریستی تلاش می‌کنند تا دوستیهای گوناگونی برایش آماده کنند. و او در این بین حتی با روح همفری بوگارت نیز مشورت می‌کند. آلن و لیندا عاشق می‌شوند و رابطه نزدیکی برقرار می‌کنند و دست آخر آلن متاثر از فیلم کازابلانکا لیندا را ترک می‌کند.

فلیکس اولین و تنها نقش آلن در یک نمایشنامه است. به اعتقاد او این کار ساده ترین شغل دنیاست. او تمام روز هر کاری را می‌خواست می‌کرد. بعد ساعت 8 شب پیاده به سمت تاتر می‌رفت و روی صحنه حاضر می‌شد، پرده بالا می‌رفت، او به همراه دوستانش یک ساعت و نیم بازی می‌کرد، پرده پایین می‌افتاد و دو ساعت بعد در رستورانی نشسته بود. هنگام نمایش این اثر در برادوی حقوق  دوباره بزن سام برای ساخت فیلمی‌بر اساس آن فروخته شد. آلن تمایلی به ساخت این فیلم نداشت چون چیزی مربوط به گذشته می‌دانست. نقش فلیکس به بازیگرهای دیگری پیشنهاد شد اما هیچ یک نپذیرفتند. با این حال چهار سال بعد هنگامی‌که آلن شناخته تر شد. دوباره پیشنهاد این نقش را دریافت کرد و این بار پذیرفت. سایر بازیگران نمایش اصلی نیز نقشهای خود را پذیرفتند.  دوباره بزن سام  در سال 1972 توسط هربرت راس و بسیار ماهرانه به فیلم درآمد. آلن همچنین تعدادی نمایش تک پرده ای نیز نوشته که نه هرگز، ولی بندرت به اجرا در آمده اند.  مرگ در می‌زند  درباره تولید کننده لباس 57 ساله ای به نام اکرمن که با مرگ رامی‌بازی می‌کند. این کار آشکارا برداشتی از همان شطرنجی است که مرگ معمولاً با قربانیانش بازی می‌کند. اکرمن برنده می‌شود و مرگ پول کافی ندارد که کرایه تاکسی تا خانه را بپردازد؛ در نتیجه منتظر می‌ماند تا شب بعد بتواند باختنش را جبران کند. اکرمن تا آن حد ساده لوح است که حس هراس از مرگ در او وجود ندارد. موضوع نمایشنامه بعدی اش؛ مرگ  درباره مردی به نام کلاینمن است که به ناچار از پیوستن به یک گروه تجسس برای یافتن یک قاتل است. او در تلاش برای حفظ جان خود؛ متوجه جایگاهش در این جستجو می‌شود. او متهم به قتل می‌شود: ولی در همان لحظه خبر می‌رسد که قاتل در جای دیگر دستگیر شده.

سپس کلاینمن با قاتل که همان مرگ است روبرو می‌شود و به طرز فجیعی به دست مرگ کشته می‌شود، در حالی که گروه تجسس همچنان در پی یافتن قاتل است. این نمایشنامه  هسته اصلی فیلم  سایه ها و مه  وودی آلن شد. نمایشنامه  خدا در پانصد سال قبل از میلاد مسیح می‌گذرد. دو یونانی، یک نویسنده و یک بازیگر به نامهای هپاتیتیس و دیا بیتیس، در یک آمفی تئاتر خالی نشسته اند و سعی دارند برای نمایشنامه ای‌ بنام برده که هر دو نقشی در آن دارند، پایانی بیابند. سوالاتی که مطرح می‌شود  همه دربارة خداوندست، عده ای در میان تماشاگران بلند می‌شوند، بحث می‌کنند و یا به بازیگران روی صحنه ملحق می‌شوند و یا تاتر را ترک می‌کنند. در پایان این دو یونانی همچنین در پی یافتن پایانی خوش برای نمایششان هستند.

در نمایشنامه  پرسش  آبراهام لینکلن از معاون مطبوعاتی اش می‌خواهد تا برای کنفرانس خبری پرسشی طرح کند. سوال اینست که به عقیده شما پای یک آدم باید چقدر بلند باشد؟ لینکلن پاسخ می‌دهد باید آنقدر بلند باشد که به زمین برسد. این پرسش را در اساس کشاورزی بنام ویل هینز طرح کرده است. او در عوض تقاضای عفو برای پسر محکوم به مرگش این معما را طرح می‌کند. لینکلن تصمیم می‌گیرد تا در کنفرانس مطبوعاتی بعدی پسر را عفو کند. این نمایشنامه استعاره ای از روشی است که در آن کمدی می‌تواند به انسانها کمک کند تا حقیقت و احساسات درونی شان را کشف کنند - یعنی داستان زندگی خلاقانه خود آلن. نمایشنامه بعدی به نام
 لامپ معلق  در سال 1982 نوشته شد و مضمون آن توهمات زندگی روزمره ای است که ما را از ایجاد تغییر در درون خودمان باز می‌دارد. ماجرا در 1945 اتفاق می‌افتد و به خانواده ای به نام پولاک می‌پردازد. پدر پیشخدمت یک رستوران است و بیزار از ظاهر تصنعی همسرش می‌خواهد با بتی معشوقه اش به فلوریدا یا نوادا بگریزد. آرزوی بتی این است که طراح مد بشود. همسر الکلی است و در حسرت یک رابطه عاشقانه با جری وکسلر است. ( جری یک دلال سینمایی درجه 3 است). پل پسر خانواده در حال تمرین تردستی است و مادر تشویقش می‌کند اما او یک بی عرضه تمام عیار است. 

دانلود شرحی پیرامون فیلم های کمدی

تجلی تعزیه در فیلم مسافران اثر بهرام بیضایی


تجلی تعزیه در فیلم مسافران اثر بهرام بیضایی

وجه مشخص آثار بهرام بیضایی به عنوان نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس، محقق، کارگردان متاتروینی، نگرش فلسفی در فضای تئاتر آیینی است بدین معنا که بیضایی مفاهیم و مضمون های مورد نظر و اغلب امروزی خویش را با بهره گیری از قالب‌های تئاتر سنتی ایران بیان می کند بیضایی خود می گوید که من در جستجوی زبانی هستم که از مینیاتورها، اساطیر و تهران ایرانی، تغزیه و تم

دانلود تجلی تعزیه در فیلم مسافران اثر بهرام بیضایی

تعزیه
فیلم مسافران
نذریه
عزاداری
دسته بندی هنر و گرافیک
فرمت فایل doc
حجم فایل 16 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23

چکیده:

وجه مشخص آثار بهرام بیضایی به عنوان نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس، محقق، کارگردان متاتروینی، نگرش فلسفی در فضای تئاتر آیینی است. بدین معنا که بیضایی مفاهیم و مضمون های مورد نظر و اغلب امروزی خویش را با بهره گیری از قالب‌های تئاتر سنتی ایران بیان می کند. بیضایی خود می گوید که من در جستجوی زبانی هستم که از مینیاتورها، اساطیر و تهران ایرانی، تغزیه و تماشا (نمایش رو حوضی و انواع نمایش‌های میدانی) الهام گرفته باشد. تمامی کار خلاق من با تاریخ ایران، با گذشته ایران و کاری که می توانیم در شرایط جدید پذیرش تاثیر فرهنگ و تهران غربی با این گذشته بکنیم، سر و کار دراد. بیضایی با مطالعاتی که در تئاتر مشرق زمین و نمایش در ایران با درایتی ستودنی از دل افسانه و تاریخ، حقیقت مورد نظر در اندیشه شرقی را استخراج می کند. وی می گوید «تا سرانجام یک روز تاتر به شکل تعزیه‌ای بر من ظاهر شد و مرا افسون کرد. من تا آن روز نمایشی به این حد جذاب ندیده بودم…»

در این مقاله سعی بر آن است تا با توجه به اندیشه های بهرام بیضایی، بررسی فیلم مسافران وی، پرداخته شود.

 

نگاه بیضایی در مسافران، نگاه اسطوره‌ای است. اسطوره‌ها تفکرات انسان را درباره هستی و طبیعت روایت می کنند. نگرش انسان ها نسبت به خود، خدا و جهان از طریق اسطوره‌ها صورت می گیرد. اساطیر زبان گویای اوضاع اجتماعی هر ملت هستند. از سویی اسطوره با دین یک بافت را تشکیل می دهند که چون تار و پود به هم پیوسته اند. تعزیه هم نوعی پردازش به اسطوره است. پس اولین رگه های تجلی تعزیه در مسافران بیضایی از همینجا نمایان می شوند.

از سوی دیگر ساختار نمایش تعزیه براساس سمبول، نماد و نشانه است. فیلم مسافران هم یک اثر کاملاً سمبولیک است. برای روشن شدن مطلب به تشریح برخی رمزها و نمادهای این فیلم می پردازیم.

- آینه: نماد هر چیز پاک ایرانی. صافی، نور، صداقت. نماد یک فرهنگ. نماد ارزشهای فرهنگی ایرانی. رمز تجلی است که از خود نوری ندارد، بلکه نور مطلق را باز می تاباند. نماد زایش و تکرار است. در این فیلم خانم بزرگ نگران آینه است.

- دریا: رمز «وجود» است. وجود مطلق دریا موج بر می دارد و از آسمان هفتم تا زمین اول می رسد. شاید دریا در این فیلم نمود نا خودآگاهی، ناشناخته و شاید مرگ است و دهکده در دل طبیعت، نمودار زندگی اجتماعی است.

در اساطیر اقوام گوناگون، آب شالوده تمام جهان، جوهر گیاهان، اکسیرابدیت و مایه عمر دراز و نیروی آفریننده و اصل همه درمان هاست. در اساطیر ایران آناهیتا (ناهید) ایزد بانوی آب است و سرچشمه آب های روی زمین و منبع همه باروری هاست. آب به معناهای مختلف همچون عزت، قدرت، عطا، رحمت، جاه و منزلت بکار رفته است. آب مظهر پاکی است و به صورت نمادین در تعزیه، جنگ بین دو طرف خیر و شر برسر پاکی است.

- آسمان: رمز «روح» است، وجود آسمانی انسان. کره نورانی دور کرانه‌ای است که عرش خداوند محسوب می شود. زندانی است که اهریمن در ان افتاده است. آسمان جز اولین کسانی است که در نبرد اهورامزدا و ا هریمن به یاری اهورا می شتابد.

- زمین: زامیاد در اوستا (زم یزت) و در پهلوی (زام یزد) به معنی ایزد زمین است و نام ایزدی است که غالباً از او با صفت نیک کنش یاد می شود. زمین رمز «جسم» است جسم در مقابل روح و زمین در برابر آسمان قرار دارد. زمین چون مادری مادینه است که می تواند دانه گیاهان را در خویش بپرورد و گیاه را در روی زمین نمایان سازد. زن نیز نماد زایش است. زمین وزن به عنوان عوامل زایش در فیلم مسافران با تاکید فراوان نشان داده می شوند. اعتقاد به مادر بودن و غم خوار بودن زمین و یا خاک در نمایش تعزیه به وضوح به کار رفته است.

عباس:

زمین کربلا خوش کربلایی        عجب مهمان نواز و بی وفایی

نزمین کربلا مادر ندارم           سرم را روی زانویش گذارم

زمین کربلا تو مادری کن          سرم را روی خاکت می گذارم

- جنگل: رمز «هیولی» است. تعین ندارد و خیمره تاریک وجود به حساب می آید. بی وفا و بی حیا و مظهر آشوب ازلی است. جنگل وجه مثبتی هم دارد. چنان که انبوه اسمای خداوند را به «جنگل الهیت» تشبیه کرده اند. جنگل تکثر درخت است و درخت هم نماد انسان است.

- آتش: آتش عنصری است که کیفیت مینوی و آسمانی دارد. آتش محمل روشنایی و گرما و مبنای حرکت تلقی می شود. آتش اساساً  عنصری است برای تعیین پاکان یعنی کسانی که می توانند به ملکوت خدا راه یابند. در نمایش تعزیه آتزش به شکل پاک کننده و تطهیر کننده آمده است، آتش گاهی به معنای آتش درون انسان هاست. در تعزیه بیشتر به معنی سوزش دل است که از فراق و دوری حکایت دارد. در فیلم مسافران، آتش به خصوص در صحنه تصادف، هم به معنی ظاهری آن و هم به معنای آنچه در تعزیه به کار می رود، استفاده شده است.

- خورشید: در اوستا هورخشیت به معنی خور درخشان نام کره آسمانی مشهور و به نام ایزدی است. خورشید در اوستا با صفت های جاودانگی، رایومند (شکوهمند) آمده است. در تعزیه از روشنایی و درخشش بسیار یاد شده است. در مسافران، ما مفاهیم جاودانگی، نور، خورشید را به طور برجسته شاهد هستیم.

در ادامه، لازم به نظر می رسد تا به ذکر چند مورد از تجلی رسوم و آداب آئینی در تعزیه اشاره شود. چرا که از این موارد در بخش های مختلف فیلم مسافران استفاده شده است که خود تاکیدی است بر تاثیر بیضایی از نمایش سنتی ایرانی یعنی تعزیه.

- سوگواری و عزاداری: مردمان ایران در دوره اساطیری برای عزیزان و خدایان خویش که در اثر عوامل طبیعی از بین رفته اند، گریسته اند و مراسم سوگواری به پا کرده اند. جامه نیکی کردن که بعدها سیاه پوشی و سیاه جامگی شده است از آیین سیاوش گرفته شده است. در نمایش تعزیه در سوگ قهرمانان، شالی سیاه بر گردن انداخته و لباس سیاه برتن، دور تا دور قهرمان نشته و نوحه خوانی می نمایند. ما این اتفاق را در مردم عزاداری در مرگ مهتاب، حشمت، کیوان و کیهان، زرین کلای سبحانی و صفر مولوی در فیلم مسافران شاهد هستیم.

- خاک و خاکستر و کاه ریختن بر سر و جامعه چاک زدن: خاک و خاکستر بر سر ریختن که در عزاداری ماه محرم متداول است یکی از رسوم کهن ایرانیان می باشد. این رسوم در دوران هخامنشیان متداول بوده است. ریختن خاک بر سر نشانه بیچاره شدن و بر خاک سیاه نشستن است. در نمایش تعزیه، هم این رسم را داریم. آنجا که علی اکبر به وداع با مادرش ام لیلا می رود و ام لیلا در گوشه ای در حاک نشسته و چنین می گوید:

چو نیستی تو سامان من علی اکبر          روم به گوشه نشینم میان خاکستر

جلی زنم به زمین و علی علی گویم     صدای نادعلی را سینجلی گویم

و وقتی که امام حسین، ام لیلا را صدا می کند تا بیاید و نعش فرزندش را ببیند، ام‌لیلا خاک بر سر می ریزد. در مسافران هم در مراسم عزاداری، شاهد هستیم که مونس پس از شنیدن خبر مرگ، در برگ ریزان حیاط، عمل خاک بر سر ریختن را به وضوح نشان می دهد.

- دادن فدیه و نذریه: ایرانیان باستان بر این اعتقاد بودند که روان آدمی پس از مرگ به جهان دیگری می رود و این روان نیاز به پرورش و ستایش دارد. پس اقدام به دادن نذر و یا تهیه غذا می کرده و در مراسمات عزاداری بین مردم عزادار، توزیع می‌کردند و در سر مزار مردگان می نهادند. در مسافران هم در صحنه ای که همه در تدارک مراسم عزاداری هستند، همدم، خانم برهانی ورها مشغول نوشتن لیست وسایل مورد نیاز هستند. همدم می گوید ورها می نویسد:

همدم: حلوا. قهوه

خانم برهانی: چای. خرما. شیرینی تلخ

همدم: انگور سیاه، گلهای تیره. گلاب

- شکوه کردن و زاری نمودن به درگاه خداوند: همانگونه که در اساطیر باستانی سیاوش نماد و نشانه مظلومیت در عالم، به درگاه خداوند شکوه می کند، قهرمانان تعزیه نیز به همین گونه اند و با خدای خویش راز گفته و از محنت روزگار گله و شکایت می کنند. در مسافران هم شاهد این لابه ها، ناله ها و شکوه ها هستیم.

چای دادن در مراسم عزاداری، مکانی خاص برای پذیرایی افراد در نظر گرفتن، تردد میهمانان، کسانی که در داخل صحنه تعزیه حرف می زنند، کسانی که از فضا خارج شده و حرف می زنند، به صورت دایره ای نشستن میهمانان، گلاب پاشیدن، لباس مشکی پوشیدن، فضای سکوی گرد مانند وسط عزاداران که میهمانان خاص در آن به بازی می پردازند، نشستن افراد در جای متهم (مظلوم نمایی)، حرکت های دورانی شکل دوربین، میزان سن های تعزیه گونه، جنگ سیاه و سفید (خیر و شر در تعزیه) که همان جنگ رویاهای مثبت و منفی است، آمدن اشقیا گونه عده‌ای و کتک زدن، موسیقی و… همه و همه دال بر تاثیر بیضایی از تعزیه در فیلم مسافران هستند.

بی شک بیضایی در مسافران تحت تاثیر رنگ های سمبلیک تعزیه هم بوده است و از آن ها به خوبی بهره جسته است رنگ هایی که در تعزیه نمود و جلوه بیشتری دارند عبارتند از: سبز، سفید، آبی، قرمز، زرد و مشکی. خود مراسم عروسی و عزا به طور نمادین در این فیلم، نمایشگر دورنگ سفید و سیاه هستند.

- رنگ سیاه: رنگ سیاه در اندیشه ایرانی و اساطیر، رنگی است که برای عزاداری سیاوش، مردمان به تن می کردند. سیاوش به معنی صاحب اسب سیاه، دارای اسبی سیاه رنگ به نام شبرنگ بهزاد بوده است. سیاه پوشی در اسلام مکروه است. پس این رنگ یک رنگ ایرانی است و از اساطیر در تعزیه به یادگار مانده است. در مسافران ما شاهد سیاه پوشی افراد خانواده به ویژه زنان پس از شنیدن خبر مرگ هستیم و فضای سفید ناگهان پوششی سیاه به خود می گیرد.

- رنگ سفید: نشانه پاکی، تقوی و تقدیس می باشد. در فرهنگ اساطیری باستان، نوجوانان در پانزده سالگی پیراهن سفید سدره می پوشیدند و به آیین زرتشت در می‌آمدند. همچنین زمانی که سیاوش آماده رفتن به آزمون آتش شد جامه های سفید بر تن کرده در نمایش تعزیه هم کسی که به آزمون شهادت می رود کفنی سفید رنگ می پوشد و جامه سفید رنگ را به کسی می دهند که به کمال رسیده است و جزء پاکان است. ماهرخ در انتهای فیلم مسافران در اوج مراسم عزاداری به تفکر خانم بزرگ تن در می دهد و لباس سفید و بلند عروس را بر تن می کند.

از سوی دیگر جامه سفید مانند مجوزی است برای ورود به بهشت. کفن سفید در تعزیه، لباسی است بهشتی که امام حسین علیه السلام برتن می کند.

دانلود تجلی تعزیه در فیلم مسافران اثر بهرام بیضایی

دانلود مقاله پوستر فیلم در ایران


دانلود مقاله پوستر فیلم در ایران

پوسترهای فرهنگی برای معرفی نمایشگاه های هنری و فرهنگی ، برای موزه ها ، تجلیل ها ، مطالب مذهبی ، یاد بودها ، کلاسهای آموزشی و بدون قیدها طراحی می شود و طراح امکان بیشترب برای رابطه دارد

دانلود دانلود مقاله پوستر فیلم در ایران

پوسترهای تجاری
پوسترهای فرهنگی
پوسترهای اجتماعی
پوسترهای توریستی
پوسترهای سینمایی
پوسترهای ایمنی
پوسترهای سیاسی
دسته بندی هنر و گرافیک
فرمت فایل doc
حجم فایل 2074 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 72

مقدمه:

در ابتدا رویکردی بصری به مطبوعات ایران می اندازیم . ایرانیان در قرن هفتم هجری ، یعنی زمان غازان خان ، پول کاغذی داشته اند و این شاید قدیمی ترین نمونه ی چاپ به معنی کاربردی و حرفه ای و تکثیر انبوه باشد . دو قرن پس از آن ، صنعت چاپ در اروپا به صورتی جدید و کامل تر اختراع می شود . و نخستین بار ، تاثیر این اختراع جدید در ایران در سال 1016 هجری . قمری نمایان شد که روحانیون مسیحی در اصفهان چاپخانه تاسیس می کنند که اطلاعات درست و دقیقی از چگونگی کار این چاپخانه در دست نیست ، اما از آن چه صنایع مختلف در ایم مورد اشاره می کنند ، چنین بر می آید که چندان استقبالی از این صنعت نشده است ، زیرا اشراف و درباریانی که خریداران احتمالی کتاب در آن زمان بوده اند ، شکل کتاب های خطی دست ساز را حتی به قیمت گران تر ، ترجیح می دادند .

بعدها که چاپ رشد کرد ، در آغاز ظهورش بر طرف کننده ی نیازهای فرهنگی بود . اما اکنون با توسعه ی مبادلات کالا جزء جدایی ناپذیر تجارت ، صنعت ، و فرهنگ شده است به طوری که در اطراف خود مستندات چاپی فراوانی همچون کاتالوگ ، اوراق ، کتاب ، مجله ، روزنامه ، پوستر و هزاران چیز دیگر را می بینیم .

و اینک مطالبی کوتاه و کلی راجع به پوستر بیان می کنیم ؛ این واژه در زبان فارسی آگهی دیواری یا دیوارکوب ، در زبان عربی اعلان ، در زبان فرانسه آفیش و در آلمانی پلاکادر نام گرفته است .

پوستر صفحه ای با پیامی روشن و گیراست که در آن از دو عنصر کلام و تصویر استفاده شده است که با نگاهی سریع و گذرا آن پیام را درک کنیم . پیام های پوستر ، فوری و کوتاه در زمینه های صنعتی ، تجاری ، سیاسی (حکومت) و مانند آن می باشد . به عنوان رسانه ای خبری پدیده ای آشنا و نیرومند در اطلاع رسانی است . در سیر تحول پوستر ، به سه دوره ی مشخص اشاره شده است .

  1. دوره ی بهره برداری در تبلیغات سیاسی از آغاز جنگ جهانی اول تا کنون .
  2. دوره ی بهره برداری تبلیغات تجاری از آغاز طراحی پوستر تا اوایل قرن بیستم .
  3. دوره ی بهره برداری در تبلیغات فرهنگی و جهانگردی .

سه نوع گرایش در دهه ی 1320 در پوستر سازی مطرح شده است :

  1. پوسترهای سینمایی و تک اعلان های بزرگ با رنگ و روغن بر سر در سینما .
  2. پوسترهای سیاسی که تحت تاثیر پوسترهای سیاسی زمان جنگ جهانی دوم قرار دارد .
  3. پوسترهای تجاری که عامه پسند و در جهت سلیقه ی سفارش دهندگان و دارای دیدی کم و بیش اروپایی و متاثر از آگهی های تجاری روزنامه ها بود .

موج جدید پوسترسازی با کارهای هوشنگ کاظمی و مرتصی ممیز و صادق بریرانی آغاز گردید و علی رغم تاثیر سبک های مختلف گرافیک خارجی توجه و گرایش روزآفزونی به سنت های فرهنگی و هنر ایران در کار طراحان پدید آمد .

طراحی پوستر دور نمایی از نظام های ارتباط غیر کلامی را میسر می سازد ، بنابر نظریه ی زبان شناسان روشهای ارتباط غیر کلامی پوسترها به 3 گرده تقسیم می شود :

  1. ارتباط تصویری بدون کمک گرفتن از نوشته ها که پیام را به تنهایی انتقال می دهد . این پوسترها شامل تصاویر پایدار و ثابت و قابل تجزیه هستند مانند نقاشی و علائم راهنمایی و رانندگی .
  2. ارتباط کلامی که صرفاً از نوشتار تهیه شده اند در این گونه پوسترها برای اعلام مطالب یا پیامی ممکن است ، چند کلامه ی درشت به عنوان پیام اصلی و کلمات کوچکتر برای توضیحات فرعی بکار روند . پوسترهای علمی در همایش ها و اطلاعیه های مذهبی و دولتی جزو این گروه هستند .
  3. پوسترهایی که در آن ها از خط و تصویر به طور هماهنگ و تلفیقی استفاده شده است .

پوسترهای امروزی را می توان بر حسب موضوع به صورت زیر تقسیم کرد :

پوسترهای فرهنگی : برای معرفی نمایشگاه های هنری و فرهنگی ، برای موزه ها ، تجلیل ها ، مطالب مذهبی ، یاد بودها ، کلاسهای آموزشی و بدون قیدها طراحی می شود و طراح امکان بیشترب برای رابطه دارد .

پوسترهای تجاری : که با استفاده از دانش روان شناسی و سلیقه ها و ذوق عموم تهیه می شود و پیام را به سرعت به ذهن بیننده انتقال می کند .

پوسترهای اجتماعی : برای هشدار دادن و راهنمایی اخلاق و رفتار عمومی مانند قوانین و مقررات مختلف ، حفظ محیط و بهداشت ، همبستگی های گوناگون و... می باشد .

پوسترهای ایمنی : هشدار دهنده ی اجتماعی و غیر انتفاعی ، که بیشتر به نفع مصرف کننده است و از طرف مراکز آموزشی ، سازمان ها و ارگان ها که موظف به حفاظت از منافع جامعه دارند ، در خواست می شود . برای جلوگیری از بروز حادثه و حالتی خبری نیز دارد .

پوسترهای توریستی : پیوستگی هنر و اقتصاد است . خصوصیت اصلی این اعلان ها تعیین تصمیم گیری برای بیننده است و معرفی و شناساندن موضوع پوستر در واقع شناسنامه ی تصویری کشورها بوده و اثر تبلیغاتی و حافظ سنتها و هنر ملی است .

پوسترهای علمی : وسیله ی ارتباط شخص با افراد علاقه مند به مطالب مورد بحث است و در مجامع و همایش های علمی و فرهنگی به عنوان جایگزین سخنرانی به کار می رود و هدف آن انتقال سریع اطلاعات مورد نظر نویسنده به مخاطبانی است که مجال صرف وقت کافی برای کسب اطلاعات را ندارند . 

مطالبی کوتاه راجع به ساخت فیلم :

هر فیلم سینمایی ، محصول به کار گیری استعداد و کار خلاق و گروهی تعدادی از افراد علاقه مند است . یک فیلم سینمایی ، به طور کامل ، چه در محلی خارج از استودیو فیلمبرداری شود و چه در استودیو ، کارگردان هنری یا طراح فیلم ، یکی از خالقان اصلی آن است .

هر نمای فیلم سینمایی باید با دقت صمیمانه ای طراحی شود و دستیابی به تکامل تکنیکی هر گروه تهیه کننده ، همواره حاصل روزها ، ماهها و یا حتی سالها تفکر و تجربه است و در این گروهها کارگردان هنری مهمترین عضو و مالک نقشی تعیین کننده است .

کارگردان هنری ، بافت تصویری مهم و حیاتی یک فیلم سینمایی را خلق می کند ، هنرمندی است که سبک خود را با هر فیلمی تطبیق می دهد . او و همکارانش خود را کاملا در اختیار حالت و احساس یک فیلم خاص فرار می دهند ؛ چه آن فیلم کمدی ، موزیکال ، حادثه ای یا تخیلی باشد ، چه یک درام اجتماعی ساده و گسترۀ مصالح مورد استفاده ی این چنین شخصی توصیف نشدنی و وسعت طراحیش نامحدود است .

هنر یک کارگردان هنری تبدیل بلندپروازیهای خیال ، به عظمت ظاهراً غیر ممکن ، در یک چهار چوب عملی و اقتصادی است . او مجبور است تخیلش را با وظیفۀ دشوار اما جذاب ممکن سازی فیزیکی هر چیز برای تصویر شدن عادت دهند . در حیطۀ باز آفرینی اش نمی تواند مانند یک نقاش یا نویسنده به تنهایی کار کند و کارش به طور مداوم تحت تاثیر فشارهای زمانی ، مشکلات مالی ، تغییر عقیده ها ،محودیتهای ساخت و اجرای فیزیکی و نقادیهای خود اوست . برای تبدیل طرح های اولیه اش به یک واقعیت کامل ، هفته ها یا ماهها وسواس بی پایان ، شادیهای لحظه ای ، تحلیل های پیچیده و مشاهدۀ مداوم « تصورات » را پشت سر می گذارد و مثل اغلب فراگردهای خلاقۀ دیگر ، تا وقتی که فیلم تدوین نشده و بالاخره به طور کامل برای بیننده به نمایش در نیامده ، از چگونگی تحقیق کوششهایش بی اطلاع است . کارگردان هنری در خلال فیلمبرداری مداوما حرکات دوربین ، خواستهای کارگردان و فیلمبردار ، تهیه کننده ، حسابدار فیلم و گروه خودش را بررسی و مقابله می کند و به اقتضای ویژگی کار ، او خود را نیمی هنرمند ، سیاستمدار و صنعت گر می بیند و در مواقع مختلف روز ، هر روز و همیشه چشمهایش در جستجوی صحنه ها و لباسها و پیشرفت فیلم است .

کارگردان هنری پس زمینه ها را مهیا می کند و همواره سعی دارد نه فقط خود ، بلکه ابتدا و قبل از همه کارگردان را راضی کند و فقط با همکاری نزدیک با کارگردان است که می تواند مطمئن باشد صحنه هایش به خوبی فیلمبرداری شده و قابل استفاده اند .

 

72 صفحه فایل Word  قابل ویرایش

دانلود دانلود مقاله پوستر فیلم در ایران